mało prawdopodobny غیر محتمل، غیر احتمالی، ناممکن، نامنظّم ادامه... غِیرِ مُحتَمِل، غِیرِ اِحتِمالی، نامُمکِن، نامُنَظَّم دیکشنری لهستانی به فارسی